«طعم شیرین خیال» آخرین اثر از کمال تبریزی است که در بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر امسال حضور داشت و به دلیل نوع ساختاری که دارد در میان آثار امسال متفاوت به نظر میرسید ولی نهایتا تنها در بخش جلوه های ویژه میدانی نامزد دریافت سیمرغ شناخته شد و به همراه دو فیلم دیگر از بخش آرای مردمی جشنواره هم خارج شد.
فیلمنامهی طعم شیرینخیال را نغمه ثمینی، علی میرمیرانی و محمدعلی حسیننژاد نوشتهاند و شهاب حسینی، نازنین بیاتی، نادر فلاح، نازنین فراهانی، پریوش نظریه، هدی حسینی بجستانی، عیسی یوسفپور و آسیه سلطانی نژاد در آن ایفای نقش کرده اند. داستان فیلم دربارهی استاد (شهاب حسینی) دانشگاهی سادهدلی است که دست بر قضا دشمنانی نیز دارد و عاشق شیرین (نازنین بیاتی)،شاگردش میشود. به همین دلیل پدر دختر (نادر فلاح) درباره وی تحقیق میکند و به مواردی برمیخورد که خشونت پنهان استاد را میرساند و کتک کاریهای وی باعث میشود دختر نیز از ازدواج با وی منصرف شود تا این که مشخص میشود همه موضوع توطئه ای برای خراب کردن استاد جوان از سوی رییس دانشگاه برای پیش بردن پروژه خود بوده. با این حال این دو به هم نمیرسند و استاد به مکانی نامعلوم میرود که کسی نمیداند کجاست.
داستان فیلم کاملا مشخص است براساس سفارشی که سرمایهگذاران فیلم کردهاند نوشته شده و تذکرات مختلف پیرامون زندگی و حفظ محیط زیست که به صورتی مستقیم و ناموثر برای بینندگان داده میشود حاصل همین نگاه سفارشی است. باید توجه داشت که برای ترغیب مردم به صرفهجویی در منابع طبیعی و حفظ محیط زیست آموزش از طریق سینما متفاوت است و این نوع ساختار به درد یک برنامه تلویزیونی برای شبکه آموزش میخورد چرا که مدیوم سینما آنقدر قابلیت دارد که با زبان تصویر و به صورت زیرپوستی مردم را ترغیب به این کار کند و متاسفانه این موضوع در این فیلم اتفاق نیفتاده است.
مخاطب در نظر اول شاهد فیلمی مشابه طبقه حساس ساخته پیشین کمال تبریزی است با شباهت های ریز و درشت در پرسوناژ و ساختار. اما اندکی که با فیلم همراه می شویم تغییر نگاه و نوآوری را در آن حس می کنیم. استفاده از ابزار پویانمایی در سیر روایت داستان، خلاقیت در نمایش معضلات محیط زیستی و خلق فضایی میان شهر و روستا که این روزها از جمله دغدغه های جامعهی آرمانی است، از جمله نقاط قوت طعم شیرین خیال است. «طعم شیرین خیال» داستانی مناسب ساختار دارد و فریز شدنهای صحنه هنگام توضیحات شیرین به این تلفیق کمک زیادی میکند. همین طور پس و پیش شدن ماجراها و شکست زمانی آن را از کسالت خطی بودن میرهاند و کار تعلیق و گرههایی که پس از گشوده شدن راز دیگر وجود ندارند را انجام میدهد.
در کل سکانس دوم، شاهد ۲۵ دقیقه سخنرانی بزکشدهای هستیم با محتوایی بسیار معمولی و در حد هر مقالهی معمولی که در هر سایت معمولی اینترنتی در مورد انرژی پاک میتوان یافت، آنهم برای دانشجویان دورهی فوق لیسانس؟! اما جنبهی بدتر قضیه این است که این سخنرانی مطول الگویی میشود برای تمام سکانسهایی که قهرمان داستان حضور دارد و حتی گرهافکنیهای فیلم با همین الگو شکل میگیرد.
نکته دیگری که باید به آن توجه داشت تغییر رویکرد فیلمسازی تبریزی است که پیش از این در یک کار سفارشی دیگر با نام «فرش باد» روی داده بود. به نظر میرسد فیلمسازان به کار سفارشی به عنوان یک منبع درآمد نگاه میکنند و از استعداد و امکانات خود در آنها خرج نمیکنند برای مثال میتوان به اثر شعار زده دیگری به نام "نارنجی پوش" اشاره کرد که در همان سکانس اولیه، داریوش مهرجویی با داد و فریاد خواستار تمیز شدن طبیعت بود و از این وضعیت بهطور مستقیم در جلوی دوربین انتقاد میکرد. به هر صورت «طعم شیرین خیال» اثر قابل توجهی در کارنامه کمال تبریزی نیست و بیش از این که طعم شیرینی داشته باشد، طعم تلخ شعار را در کام تماشاگران ماندگار خواهد کرد.
+این مطلب جهت ویژه نامه سینمایی حلقه وصل، (منتشر شده در اسفندماه 93) نوشته شد.